ماز جایگزینی ندارد و روشن است که برنامه هایی همچون مراقبه، یوگا، مدیتیشن، قرار گرفتن در وضعیت آلفا و خلسه، هیپنوتیزم و تلقین هرگز نمی تواند جایگزین این تکلیف حکیمانه الهی باشد.
در اینکه هیچ عملی عبادی و غیر عبادی نمی تواند جای آرامش و معنویت نماز را بگیرد هیچ حرف و حدیثی نیست اما سوالی که درباره خواندن نماز برای برخی مطرح است این است، چرا ما که عرب زبان نیستیم، باید به زبان عربی نماز بخوانیم؟ وقتی می توانیم به زبان مادری خود با خدا صحبت کنیم و احساس بهتری هم داشته باشیم چرا باید الفاظی را به زبان بیاوریم که اغلب معنای آنها را هم نمی فهمیم؟!
در پاسخ به این سوال درمجله ی راز به چند نکته اشاره شده است:
نخست اینکه یادمان باشد ما می توانیم همیشه و در هر شرایط زمانی و مکانی به شیوه خود و با زبان خود با خدایمان راز و نیاز کنیم و نه تنها هیچ مانعی ندارد بلکه بسیار هم مطلوب است. اما نماز به عنوان یک قانون و تکلیف شخصی و ثابت الهی، دستورالعملی دارد که باید موبه مو رعایت شود.
دوم اینکه بیشتر زبان شناسان بر این باور و عقیده هستند که زبان عربی از جهت قواعد دستور زبان و جامعیت، از دیگر زبان های دنیا کامل تر و غنی تر است.
سوم اینکه ترجمه یک مطلب هرگز به همان اندازه گویا نیست و حق مطلب هرگز به همان اندازه گویا نیست و حق مطلب را ادا نمی کند. به عنوان نمونه گاهی برخی از کتاب ها خواسته اند ضرب المثل های فارسی را به زبان انگلیسی ترجمه کنند ولی در عمل نتوانسته اند ظرافت، لطافت و معنا و مفهوم آن ضرب المثل را به خواننده تفهیم و القا کنند.
چهارم اینکه گاهی در یک عبارت (زبان عربی) آن هم به زبان وحی، چندین معنا، مقصود و منظور نهفته است که در زبان ترجمه قابل بیان به آن صورت مختصر نیست. به عنوان مثال دانشمندان و بزرگان علوم دینی، برای شرح و بیان معنای «بسم الله الرحمن الرحیم» کتاب ها نوشته اند که حرف به حرف این عبارت آسمانی چه مفاهیم عمیقی در دل خود دارد و با کمی دقت انسان متوجه می شود که «به نام خداوند بخشنده مهربان» چه ترجمه نارسا و اندکی نسبت به آن معانی عمیق و فراوان دارد.
پنجم اینکه اگر قرار باشد هرکس نماز را به زبان خود ترجمه کند و بخواند به تدریج آن مفاهیم و معانی اصلی و واقعی آسیب جدی می بیند و از بین می رود و کم کم افراد فقط در ظاهر نماز می خوانند، که این چیزی نیست که خداوند حکیم، بیان آن را از ما خواسته است.
ششم اینکه یکی از زیبایی های این تکلیف الهی، همین یگانگی و وحدت آن است که همه مسلمانان این کره خاکی رو به یک قبله (کعبه) می ایستند و به یک زبان خدا را می خوانند. اوج این زیبایی و شکوهمندی را می توان در مراسم حج به تماشا نشست که همه مسلمانان از هر کشور، قوم، ملیت و زبانی که هستند به زبانی واحد نماز را به جا می آورند. در صورتی که اگر قرار بود هر کس به زبان خود نماز بخواند، آشفتگی و پراکندگی و بی نظمی، جای این وحدت و یگانگی را می گرفت.
هفتم اینکه دقت کنید این واژه ها، فقط مجموعه ای از لغات عربی نیستند بلکه اینها کلام خدا و زبان وحی اند. اگرچه در ظاهر با حرف ها و واژه هایی که عرب ها در گفت وگو استفاده می کنند مشابه هستند، این واژه ها همه الفاظی اند که خداوند به واسطه جبرئیل بر قلب پیامبر و برای بشر نازل کرده است.
هشتم اینکه یادمان باشد که در اصل همه این عبادت ها و نمازها و نیایش ها، تمرین تسلیم و بندگی و اطاعت از خداست و بی تردید چگونگی خواندن نماز هم باید از سر بندگی و تسلیم و اطاعت باشد هرچند که ما همه علت ها و حکمت های آن را ندانیم.
مبر اکرم (صلی الله علیه واله) در حدیثی زیبا هشت صفت را برای شبیهترین افراد به ایشان نام بردهاند. پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله) فرمود: آیا شما را از شبیهترینتان به خودم با خبر سازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر کس خوش اخلاقتر، نرمخوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینىاش دوستدارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورندهتر ، با گذشتتر و در خرسندى و خشم با انصافتر باشد.
متن حدیث:
ألا اُخْبِرُکُمْ بِاَشبَهِکُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّهِ. قالَ: اَحسَنُکُم خُلقا وَ اَلیَنُکُم کَنَفا وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَ اَکظَمُکُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُکُم عَفْوا وَ اَشَدُّکُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛