میرزا جوادآقا ملکی تبریزی میگوید: برترین شبهای قدر، شب بیست و سوم رمضان است که «لیله جهنی» نام دارد و آن شبی است که هر آنچه در آن مقدّر شود، تغییر نمییابد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، میرزا جوادآقا ملکی تبریزی از جمله عارفان و سالکانی است که روز عید قربان 90 سال پیش دار فانی را وداع گفت. وی در کتاب شریف «المراقبات» خود، توصیههایی درباره درک شب قدر دارد که گزیدهای از آن برای علاقهمندان و مشتاقان در پی میآید. آنچه از برخی روایات ظاهر میشود این است: شب قدر مراتبی دارد و شبی است که در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. شبی که آخرین مراتب در آن قطعی میشود، به گونهای که تغییر و تبدیل نیابد. همچنین آنچه از روایات ظاهر میشود، این است که برترین شبهای قدر، شب بیست و سوم رمضان است که «لیله جهنی» نام دارد و آن شبی است که هر آنچه در آن مقدّر شود، تغییر نمییابد و به قوت احتمال میرود که شب بیست و هفتم نیز از شبهای قدر باشد و قویترین قول و روایت آن است که شبی که از هزار ماه برتر است، همان لیله جهنی است. سپس چیزی که به تصدیق کننده دین و قرآن مبین و روایات حضرت سید المرسلین و خاندان پاک و معصوم او شایسته است، این است که در شب قدر، هر مقدار که بتواند و قادر باشد، کوشش کرده و جدیت خود را زیاد کند، از خداوند متعال «توفیق دعا» بطلبد که همانا بهترین عملهایی که محبوب خدا بوده و مرضی خاطر اوست برایش روزی کند و آن شب (شب قدر) را برایش از هزار ماه بهتر کرده، اعمالش را از او قبول نموده، در اعلی علیین نوشته، تا روز لقاء برایش اضافه کند و در آن شب، او را از مقربان بنویسند و برایش «معرفت»، «محبت»، «قرب»، «جوار»، «رضا»، «خیر» و «عافیت» نوشته، از او خشنود باشد، رضایتی که پس از آن، تا ابد سخط و غضبی نباشد و پیامبر و امامان را از او راضی کند به ویژه امام زمان عجلالله فرجه الشریف و از خداوند بخواهد که او را با آنها در مجلس صدق در بارگاه ملیک مقتدر جمع نموده، توفیق کوشش در راه طاعت و تحصیل رضایت خودش را به وی عطا کرده، عاقبت امرش را قرب و رضای خود قرار دهد، ان شاءالله. همچنین از وجوه کوشیدن به عبادت آن است که مقدمات عبادت این شب را برای خود حاصل کند. به عنوان مثال، در طول سال، جای مناسب، جامه مناسب و بوی خوب برای آن شب آماده کند و نیز چیزی که آن شب صدقه دهد و نیز مضمونهای لطیف برای مناجات با پروردگار متعال و کلمات مهیج برای سخن گفتن با امامان و حامیان آن شب و نیز مهمانهای خاص و مناسب و فقیرانی ویژه برای صدقه دادن در آن شب در نظر بگیرد و برایشان احسان کند. این بنده چنین گمان میکنم که اگر یکی از شاهان دنیا، شخصی را در روزی مخصوص به مهمانی خود دعوت کرده و فرستادهای کریم را به نزد او فرستاده، در دعوتش، به مقداری از این لطفهایی که «ملک الملوک» به او داده، و خلعتهایی فاخر و املاکی وسیع و فرمانهای حکومت و سلطنت و همنشینی با اعیان و اشراف و شاهان و شاهزادگان را به او وعده داده و گفته باشد هر اندازه مهمان دعوت شده در عمل و اظهار ادب خود در مجلس سلطان اضافه نموده و به جزئیات مراقبتهای خود کوشش به خرج دهد، شاه در اکرام و احسان او بی حد و حساب عمل خواهد کرد، این چنین مهمانی، از شوق رسیدن به آن اکرامها از دنیا رفته برای آراستن خود به منظور حضور در آن مجلس شریف، خود را به هلاکت خواهد رساند، و هر اندازه در توانش باشد، اهتمام خواهد ورزید و در طول سالش و در همه حالاتش - از روی کسب آمادگی و مسرت - جدیت کرده و برای تحصیل لوازم تشرف به آن مقام بزرگ که حضور سلطان است، تمام کوششهای خود را به کار خواهد بست، تا به آن حد که همه سعی پیشگان از انجام مثل آن عاجز شوند. آری، او در مراقبهاش برای درک آن ساعت، به هر وسیله و مستمسکی، تمسک و توسل جسته و همه را متحیر نموده، برای کسب آداب حضور در آن مجلس، روشی را پیشه خواهد کرد که همه اهل ادب از آن ادب بیاموزند و به سبب آن ادبها، هر حبیبی از حبیب خود خشنود خواهد شد. پس، ای دارنده عقل! چگونه خواهد بود حال تو زمانی که شاه شاهان و پروردگار عالمیان و فرمان فرمای زمینها و آسمانها، تو را به مهمانی خود خوانده و به منظور دعوت تو، فرشتهها و پیامبران و فرستادگان و سید و سرور عالمیان را به نزد تو فرستاده و توسط جانشینان معصوم او، دعوتش را موکد نموده باشد و اضافه بر این، هر شب توسط فرشتگانش با دعوتهای خاص و لطفهای مخصوص خود تو را اکرام نموده و به سبب اخلاصی که یک شب از تو ظاهر شود، نعیم همیشگی برایت وعده داده است: لاعین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر. نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است و از «نور»، «بهاء»، »«سرور»، «ملک»، «سلطنت»، «خوشی» و «سعادت»، آن اندازه برایت فراهم کرده که عقل تو از تصویر و تصور جزئی از اجزای آن متحیر شده و مدهوش میشود، و از برکتهای قرب و جوار و لقای خود، چیزی را که عقل عاقلان و فهم عالمان و وهم حکیمان نمیتواند آن را تحمل کند. با این وجود، ای برادر من! آیا برای تو شایسته نیست در کسب آمادگی برای حضور در این مجلس، آن اندازه که بایستهاش است، کوشش کنی تا هر گاه به آن دست یافتی، رستگار شوی و هر گاه به سبب غفلتت از تو فوت شد و از کفت بیرون رفت، از زیانکاران محسوب شوی؟ پس، ای مسکین بینوا! خودت انصاف بده: آیا در خصوص دعایی که میخوانی ولی قلبت با آن همراه نیست، رضا میدهی که آن به سوی خدا بالا برود، خود میبینی که زبانت «او» را میخواند، ولی قلبت دنیایی را خطاب قرار میدهد که در خصوص آن فرمودهاند: آن (دنیا) دشمن خدا و اولیای اوست. و آن (دنیا) چنین میخواهد که تو را به وسیله همین ظواهر فانی، از خداوند باقی دور کند. پس آیا برای عاقل مصیبتی بزرگتر از این میتوان تصور کرد؟
خبرگزاری فارس: فیلم هالیوودی «کشتی نوح» به کارگردانی «دارن آرنوفسکی» که خبر آن از مدتها قبل منتشر شده، حضرت نوح را متفاوت از آنچه در ادیان روایت شده، کاشف شراب تاریخ بشریت معرفی میکند!
به گزارش خبرگزاری فارس، در حالی که تاکنون بارها زندگی پیامبران اولوالعزم در هالیوود به تصویر کشیده شده است، این بار نیز خبرها حاکی از آن است که «دارن آرنوفسکی» کارگردان برنده اسکار فیلم «قوی سیاه» در حال ساخت یک پروژه عظیم سینمایی با موضوع داستان زندگی حضرت نوح (ع) است. پرداختن به چنین موضوعاتی در عالم سینما حتی برای چندین بار جذابیتهای خاص خود را دارد ولی آنچه که در تمامی این فیلمها مشترک است، داستان کلی این فیلمهاست که روایتی از تاریخ است. البته به نظر میرسد که هالیوود این بار سعی دارد داستان زندگی حضرت نوح را متفاوت از آنچه که در انجیل و قرآن روایت شده، به تصویر بکشد که به این اقدام از منظر خوشبینانه برای ایجاد جذابیت بیشتر و از منظری دیگر با هدف تحریف تاریخ و فراتر از آن روایتی دینی، میتوان نگاه کرد. «دارن آرنوفسکی» که از سال 2004 در حال نگارش فیلمنامه پروژه سینمایی «کشتی نوح» است، در چند مصاحبه خود به مسئله تفاوت فاحش داستان فیلمش با روایات مذهبی اعتراف کرده و متذکر شده که در این فیلم نوح آن پیرمرد با ریشهای بلند که کشتی میسازد نیست، بلکه او یک زیستشناس است. او در بخشی از مصاحبههای خود اذعان داشته است: آنچه که بیش از همه در این پروژه جذاب است، این است که نوح صاحب اولین مزرعه انگور تاریخ بشریت است، او اولین کسی است که شراب میخورد و مست میکند. به عقیده «آرنوفسکی»، آنچه که در فیلم او به تصویر کشیده خواهد شد، با آنچه که یکشنبهها در کلاسهای درس گفته میشود، کاملا متفاوت است. به گزارش فارس، در این فیلم «راسل کرو» در نقش حضرت نوح و «آنتونی هاپکینز» در نقش پدربزرگ 969 ساله حضرت نوح بازی خواهند کرد. فیلم «کشتی نوح» آرنوفسکی قرار است مارس 2014 در سینماها اکران شود.
حجاب چشم
حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:
حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشهی لغوی عفت نیز وجود دارد؛
حجاب و عفت
دو واژهی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیهی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد.
حجاب زنان سالمند
قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه میدهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباسهای رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت میگوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباسهایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.
علاوه بر رابطهی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطهی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانهای از مرحلهی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همهی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.
برچسبها: حجاب و تاثیراتش در زندگی
3 نظر ]
حجاب و پوشش صحیح زنان یکی از عوامل بسیار مؤثر در حفظ خانواده است. زنی که خودسرانه جلوهگری کند، آتش هوس مردان را میافروزد و چشم و دل سبکسران را بیاختیار به دنبال خود روان میکند.
هزاران پرونده جنایی و ناموسی، فحشا و روابط نامشروع بیشمار از عواقب تلخ بلای بیحجابی و بدحجابی است که گریبان دنیای امروز را گرفته است.
حجاب، حصار و حریم عفت زن و سنگر محکمی است که راه ورود فساد و هرزگیها را سد میکند و به زن شخصیت و احترام میبخشد تا ملعبه شهوات و بازیچه بوالهوسیها قرار نگیرد. در جامعهای که زنانش با حجاب صحیح و پوشش کامل رفت و آمد کنند، جوانان هم با خاطری آرام به کار خود مشغول میشوند و دور از هر گونه تحریک بیجا و خیال خام، در زمان مناسب، با رضایت و خرسندی به تشکیل خانواده علاقمند میگردند و ازدواج میکنند.
نه هیچ انسانی دوست توست و نه هیچ انسانی دشمن توست بلکه هر انسانی معلم توست....امیدوارم این کاریکاتور ها نیز معلمی برای شما باشد..............................
این کاریکاتور خیلی برایم جالب بود.....که یعنی بی بی سی و سی ان ان اینارو کوک میکنه تا با همین وضع بی حجاب باشند.....خیلی باحال بود ... خوشم اومد .... ایول....
این بد بخت هم که خودش هم از ارایش کردن خسته شده
اما از این یکی خوشم نمیاد....اخه یکی نیست که بگه ای اقا بی حجاب هارا که سطل اشغال نمیریزند
اینجا هم که بازهم فارسی1 مارو ول نمیکنه............................عجب گیری کردیم ها