فضیلت ماه رجب
آیتالله روحالله قرهی در جدیدترین درس اخلاق خود گفت: اولیاء خدا فرمودند: اگر در ماه رجب سعی کنیم گناهی مرتکب نشویم، اگر گناه نکردیم،خودش توبه است . اگر گناه نکردیم، گناههای قبلیمان را هم میآمرزند. آن وقت در «أصب» هستیم یعنی رحمت خداوند را میچشیم.
|
درس اخلاق آیتالله روحالله قرهی که در مسجد و حوزه علمیه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) برگزار شد به فضیلت ماه رجب اختصاص داشت.
* «توبه» بازگشت به مقام طهارت انسانی است
ذوالجلال والاکرام، روح بندگانش را از نفخه خود خلق کرد و اعتلای مقام انسانیت در طهارت محض را به او مرحمت کرد. بشر فی ذاته طاهر است، آنچه این طهارت را از بین میبرد؛ مخالفت با امر ذوالجلال و الاکرام، یعنی گناه است. ذوالجلال و الاکرام آنقدر به بشر اهمیت داده است که وقتی از این طهارت روحی به گناه سوق پیدا میکند و به آنچه که غیر اوست مبتلا میشود، چیزی را به نام توبه یعنی بازگشت قرار میدهد.
امشب جمله بسیار مهمی عرض کنم. معنای توبه نه فقط به معنای بازگشت از گناه است، بلکه عند العرفا و عند الاولیاء، معنای توبه بازگشت به مقام طهارت انسانی است و این هم لطف خدا است. وقتی روحی مبتلا به گناه شد، طبیعی است طهارت خودش را از دست میدهد و ذوالجلال و الاکرام به واسطه توبه و ایام خاص با الفاظ خاصی مثل «اَستَغُفرُاللّه رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه» و یا «اَستَغفِرُالله مِن کُلِّ ذَنبٍ وَ مِن کُلِّ اِثمٍ وَ مِن کُلِّ خَطیئَه» و امثالهم روح مبتلا شده به گناه را مجدّداً به حالت اولیه باز میگرداند، صیقل میدهد و حالش را عوض میکند. او را مجدّد به مقام انسانیت انسان؛ یعنی حالت طهارت بر میگرداند؛ چون ذوالجلال و الاکرام بشر را از نفخه روح خودش قرار داد. لذا به او علقه و حبّ دارد.
درست است در قرآن فرموده است: ما با کسی عقد اخوّت نخواندهایم و کسی فرزند خدا نیست. امّا یک علاقه عجیبی به انسان، اشرف مخلوقات خودش دارد؛ به قدری که دوری بنده از روح طیب، یعنی دوری بنده از خدا و عند اهل المعنا و عندالعرفا این دوری برای خدا سختتر است. بشر نمیفهمد امّا پروردگار عالم وقتی میبیند یک بندهاش از حال طهارت دور شد، دچار مصیبت گناه شد و راه را هم برای بازگشت نمیداند و خودش هم دیگر بواسطه گناه سعی برای برگشت نمیکند، دلش برای بندهاش میسوزد. چون ذوالجلال و الاکرام علاقه عجیبی به بندگانش دارد؛ برای همین چون بندگان تصمیم به بازگشت نمیگیرند، ذوالجلال و الاکرام خود دست به کار میشود. ایام مخصوصی را برای بندگانش قرار میدهد. شبهای جمعه شب رحمت خدا است. از غروب پنجشنبه همه ملائکه را بسیج میکند، مابین زمین و آسمان صدا میزند؛ کیست توبه کننده؟ که امشب همه درهای رحمت ذوالجلال و الاکرام به روی بندگانش باز است. کیست استغفارکننده؟ که امشب پروردگار عالم درهای رحمتش را به روی همه طالبان غفران باز کرده است. همین گونه تا غروب جمعه به انواع مختلف صدا میزند. چرا؟ چون خدا بندگانش را دوست دارد. عشق خدا به بندگانش بیش از عشق بندگان به خدا است.
در کتاب احادیث القدسیه شیخ حرّ عاملی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) آمده است: موسیبن عمران (علی نبینا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) با ذوالجلال والاکرام مناجات میکرد، عرضه داشت: خدایا چه شد کلیم شدم؟ خصوصیاتی فرمود بعد صحبت به حبّ کشیده شد. ذوالجلال والاکرام فرمود: موسی! من عشق و محبتّم به بندگانم بیش از عشق و محبّت بهترین بندگانم به من است. طرف مقابل ما حبّ و عشقش به بندگان بیشتر است. قرار دادن شب جمعه، حبّ محض ذوالجلال والاکرام به بندگان است.
* «رجب» ماه شستوشوی گناهان است
خدا باز هم برای برگشتن، بهانه قرار میدهد. شب جمعه یک شب بود امّا بعد ایامی را قرار میدهد، شب و روز ماه رجب المرجّب، ماهی که اگر انسان یک عمر گناه کرده باشد با گفتن «اَستَغفِرُاللّه رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه» ذوالجلال والاکرام میفرماید: به عزّت و جلالم گناهانش را میآمرزم. ماهی که پروردگار عالم به عنوان أصب؛ یعنی ریختن رحمت ذوالجلال والاکرام بر بندگانش قرار داد. ذوالجلال والاکرام بندگانش را دوست دارد و به آنها عشق میورزد. لذا ماه رجب ماه خدا میشود، که هر کسی در این ماه رجب المرجّب بیشتر از همه ایام استغفار کند، ذوالجلال والاکرام به او علاقه دارد. استغفار یعنی برگشت به سوی خدا، آشتیکنان بین انسان و خدا.
لذا ماه رجب، ماه شستوشوی گناهان است و ماه شعبان، ماه پوشیدن لباس تقواست، برای اینکه میخواهیم در ماه مبارک رمضان، به ضیافت الله، به مهمانی خدا برویم. اگر شما را در مهمانی خصوصی و مهم دعوت کردند، رسمش این است انسان بهترین لباسش را بر تن میکند، طبیعی است قبلش آن لباسهای کثیف را میکَنَد و استحمام میکند، لباس نو میپوشد، بهترین لباسهایش را در بهترین مجالس میپوشد و وارد آن مجلس میشود.
ماه ضیافت الله در پیش است، ماه مهمانی خدا. ماهی که یک عدّه از اولیاء مثل مقدّس اردبیلی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) که بالحقّ مقدّس بود، دعوتنامه کتبی را به دست میگرفت. «کُتِبَ عَلَییکُمُ الیصّیام کَما کُتِبَ عَلَی الَذینَ مِنی قَبیلِکُم» [1]منتها قبلش در ماه رجب باید شستشو کنیم. ماه رجب باید روحمان را پاک کنیم. چرکهای روح و این گناهان را با استغفار، روزه و مراقبه بشوییم.
* در ماه رجب گناه را دو برابر حساب میکنند
میدانید در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب میکنند. دلیل چیست؟ خدا میگوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه میکنی؟ میدانید اگر قتلی انجام شود، اگر ضرب و جرحی باشد، دیهاش دو برابر است. همین طور رحمت هم دو برابر است. اگر کار ثوابی انجام دهی ذوالجلال و الاکرام لطف میکند و آن را دو برابر میکند، گرچه همیشه رحمت ذوالجلال و الاکرام شامل حال بندگان است امّا خدا دوست دارد بندگانش در این ماه جلو بیایند.
حضرت حق یک شبی مثل شب لیلة الرغائب را قرار داد. چه شبی است که یک عدّه از اولیاء در این شب به جایی رسیدهاند، به آرزوهایشان رسیدهاند. چه شبی است که خدا همین طور نقل و نبات بر سر بندگانش میریزد و رحمتش را نازل میکند، چه شبی است که انسان از این همه لطف خدا، خجل میشود. شب عجیبی است.
ذوالجلال و الاکرام چون دید خود بندگان نمیآیند؛ بهانه درست کرد، ماه رجب را درست کرد و این ماه را، ماه غفران و ماه بازگشت بندگان به طهارت روح قرار داد. ما باید به سمت آشتی کردن با خدا بیاییم. طوری که پاک شویم، ماه شعبان لباس تقوا بپوشیم و بعد خدا بگوید: عزیز دلم! بندهام! حالا به مهمانی خصوصی بیا. اوّل پاکمان میکند؛ بعد لباس تقوا به تنمان میکند، بعد ما را در مهمانی خصوصی میبرد.
برای همین است دعای اولیاء فقط این بود: «خدایا! ماه مبارک رمضان را دوباره دریابیم.» طول عمر میخواستند برای درک آن ضیافت الله که عجب ضیافتی برای اولیاء است. عزیزان بوی ماه مبارک رمضان به مشام میرسد. فقط مع الاسف این بو هنوز به مشام ما گناهکاران نمیرسد. خدا این ماه رجب را قرار داد که خودمان را پاک کنیم.
* گناه کبیره «تهمت» کمر روح را میشکند
امّا فرمودند خدا در این ماه یک عدّه را اگر توبه حقیقی نکنند پاک نمیکند، یکی از آنها کسانی هستند که مبتلای به تهمتند. این گناه کبیره کمر را میشکند، دیگر بعید است روح طیب بتواند برگردد. عرض کردیم کسی که مصرّ به این گناه شد از دفعه سوم به بعد بعید است که دیگر توفیق به توبه کردن را پیدا کند. مواظب باشیم.
آن مرد عظیمالشّأن و الهی، آیتالله مقدّس اردبیلی (اعلی الله مقامه الشّریف)، آن که به محضر مبارک مولایمان رسیده بود وقتی ماه رجب میشد، به شاگردانش میفرمود: بترسید، وحشت کنید از این که ماه رجب بگذرد و آمرزش شامل حال شما نشود. میگفتند: آقا جان! آمرزش شامل حال چه کسانی نمیشود؟ میفرمود: یکی از آنها تهمت زننده است که باید برود استغفار کند. استغفارش هم این است که برود حلالیت بطلبد.
اگر انسان به کسی تهمت زد و افتراء بست، برود به او بگوید و حلالیت بطلبد. اگر هم احساس میکند در صورتی که بگوید مجدّد فتنهای میشود، درگیری ایجاد میشود، فقط بگوید: یک مسئلهای بوده، من را ببخش، در قبالش هر چه هم بگوید خدمت کند عیبی ندارد. عزیزم! ارزشش را دارد؛ چون فردای قیامت گیر هستید. نه تنها فردای قیامت در این دنیا ماه رجبها میآید و میرود آن وقت من و تو، لذّت از ماه رجب المرجّب نمیبریم. خیلی حرف است.
از آیتالله آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) سؤال کردند: آقا! چطور میشود یک عدّه در ماه مبارک رمضان از این ماه خسته میشوند و منتظرند زود تمام شود، امّا یک عدّه به آن عشق میورزند؟ آیتالله العظمی مرعشی نجفی (اعلی الله مقامه الشّریف) میفرمودند: برای من یقین و مسجّل شده که وجود مقدّس زین العابدین (صلوات الله وسلامه علیه) از پنجم به بعد دعای وداع را میخواند، پنج روز گذشته میترسید این ماه خوبیها و فضائل را از دست بدهد، ماه مبارک رمضان عشقشان بود، فرمودند: برای اینکه ماه رجبالمرجب از گناه پاک نشدند.
ماه رجب ماه شستوشوی گناهان است، از دست ندهیم. وای بر آن کسی که ماه رجب، گناهش اضافه شود!
* جوانها! خداوند چشمانتظار است
مرحوم آقای دولابی به نقل از آیتالله انصاری همدانی (اعلی الله مقامهما الشّریف) آن عارف بزرگوار، فرمودند: خدای متعال از اوّل ماه رجب چشم انتظار دو گروه است. یکی جوانها. عشق خدا جوانهاست. علاقه عجیبی به جوان دارد. برای همین بهشتش را پر از جوان میکند. حداکثر سن در جنّتالمأوی 35 است، نه 40 و همه به حالت شباب هستند. خدا اینقدر دوست دارد. چشمانتظار است جوان بیاید تا در ماه رجب بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» پروردگار عالم میگوید: جوان من! خوش آمدی.
آیتالله انصاری همدانی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: پروردگار عالم در ماه رجب به جوانها عجیب نگاه میکند. اگر جوانی تا پانزدهم هنوز نیامده، دائم نگاه میکند، یک شبی او را مجلسی میبرد، جایی میکشاند و او را در دام تقوی میاندازد. میگوید: بنده من! تو را برگرداندم، خودت نیامدی، تو را کشاندم. لذا یک گروه که خدا چشم انتظار آنهاست، همین جوانها هستند؛ منتها، تهمتزننده را قبول نمیکند ولو از این گروه، إلّا حلالیّت بطلبد. دومین گروه که ذوالجلال و الاکرام در ماه رجب چشم انتظار آنهاست، آن کسی است که لحظات آخر عمرش رسیده است، چه جوان چه پیر. یک طوری در ماه رجب میخواهد او را پاک کند.
خدا به این دو گروه در ماه رجب عجیب نگاه میکند. ماهی که میخواهد گناهان را بسوزاند، ماهی که میخواهد از همین الآن شیطان را در غل و زنجیر کند. ملّا محسن فیض کاشانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: در عالم مکاشفه دیدم که شیطان نه در ماه مبارک رمضان به غل و زنجیر است که از ماه رجب آن بندهای که توبه میکند، شیطان برای او در غل و زنجیر است. یک هالهای میآید، اجازه نمیدهد شیطان به سمت او بیاید چون بنده در ماه رجب توبه کرده است، در حصن حصین توبه قرار میگیرد و شیطان غل و زنجیر میشود.
شما اگر بدانید اولیاء الهی وقتی ماه رجب میآمد چه حالی داشتند! دیگر شبهایشان با شبهای دیگر فرق میکرد، دیگر لحظاتشان یک لحظات عجیبی بود، مجنون بودند، حال آنها یک حال دیگری بود. اولیاء و خصّیصین منقلب بودند. آنها نه از ماه مبارک رمضان بستر را جمع میکردند که از ماه رجبالمرجب خود را تارک بستر میکردند.
آیتالله قرهی ادامه داد: امّا تهمتزننده درک این مطلب برایش میسور نیست. آنوقت ماه رجب میگذرد، گناه را نشسته، کدام لباس تقوی را بر تن کند؟! معلوم است ماه شعبانالمعظم هم میآید میرود، یکدفعه چشم باز میکند در ماه مبارک رمضان است. برای همین بیحوصله میشود، میگوید: کِی ماه مبارک میگذرد؟ کِی این ماه تمام میشود؟ درحالیکه اولیاء لحظهشماری میکردند کِی میآید، حالا که آمده دائم گریه زاری میکنند، نرو.
جوانهای عزیز! خدا این ایّام، چشم انتظار شماست. به دوستانتان بگویید، در کوچه و بازار به جوانها بگویید، پیام خدا را برسانید، این پیام خداست: جوان! برگرد، ماه رجب را برای تو قرار دادم.
* اعلان جنگ با خدا؟!
آیتالله قرهی ادامه داد: در گناه تهمت چه چیز نهفته شده که خدای متعال اگر کسی حلالیّت نطلبد، اجازه نمیدهد ماه رجب را درک کند؟ یک نکته را عرض کنم که خیلی عجیب است. وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(صلوات الله و سلامه علیه) میفرمایند: ذوالجلال و الاکرام فرموده است: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَى عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ» [2] آن کس که بنده مؤمن من را بیازارد، با من اعلان جنگ کرده است. چون در تهمت، آزار است. دروغ بسته، چیزی که نبوده به او تهمت زده، او را اذیّت کرده، ذوالجلال و الاکرام میفرماید: جنگ با من است. کسی که جنگ با خدا کرده چطور میتواند با خدا آشتی کند؟ خود ذوالجلال و الاکرام به داوود نبی (علی نبینا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) فرمود: مگر موقعی که تهمت زد حلالیّت بطلبد تا حلالیّت خدا میسور شود.
ذیل این روایتی که عرض کردیم «عَلَى تَلٍّ مِنْ نَارٍ حَتَّى یَخْرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِیهِ» [3] نکته زیبایی را حضرت شیخناالاعظم، حضرت مفید عزیز (روحی له الفدا و سلام الله علیه) دارند. ایشان میفرمایند: چرا بر تلّ آتش قرار میدهند؟ ـ عرض کردیم آتش معمولاً زیر است امّا چطور یک تل آتشی درست میکنند آن کسی که تهمت زده را همه ببینند؟ ـ برای اینکه پروردگار عالم در دل بندهای است که دلش شکسته شده. ذوالاجلال و الاکرام در دل آن بندهای است که دلش به واسطه این تهمت و افترا شکسته شد «هُوَ ذُو الاِنتِقام» اوست که شدید انتقام میگیرد، هم این دنیا، هم آن دنیا. برای اینکه نشان دهد که بنده من دلش شکسته به همه میگوید: ببینید این بود که دل بنده مرا شکست. اینقدر خدا مدافع بندگانش است. خدایی که اینقدر بندگانش را دوست دارد. آنوقت آیا جا ندارد ما در این ماه رجبالمرجب زیاد استغفار کنیم و از او بخواهیم؟
این دعای «یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ» غوغایی است! امید به خیر از ذوالجلال و الاکرام است. او شرّی ندارد، او هرچه که هست خیر محض است شر از بشر است. قرآن هم فرموده هر فسادی به دست بشر است: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ» [4]. خداوندی که این قدر بندههایش را دوست دارد، میگوید: بیایید!
خلاصه کلام، خداوند فقط میخواهد بندگانش را در این ماه پاک کند و بندگانش توبه کنند. اگر این طور شد، چشمها باز میشود.
* راه گناه نکردن
عزیزان! اولیاء فرمودند: در این ماه، سعی کنیم گناه نکنیم، خودش توبه است. اگر گناه نکردیم، گناههای قبلیمان را هم میآمرزند، آن وقت در أصب هستیم یعنی رحمت خداوند را میچشیم، آن وقت است که میفهمیم لباس تقوا چیست که ذوالجلال و الاکرام فرمودند: «إنَّ أکرَمَکُم عِندَ الله أتقاکُم».
عزیزان! شرطش هم این است که در این ماه و ماه شعبان و ماه مبارک رمضان اگر توانستید ـ نسخهای است که اولیاء دادند ـ هر روز ولو یک بار به مجلسی که اولیاء خدا هستند، برویم، به اولیاء خدا نگاه کنیم. چرا؟ چون لباس تقوا آنجاست. «لِکُلِ شَیءٍ مَعدَن وَ مَعدَنُ التَقوا قُلُوبُ العارِفین» چون وقتی انسان در حصن حصین قرار گرفت، یک نگاه به اولیاء الهی کرد، آن روز او بیمه است و آن روز را گناه نمیکند. خجالت میکشد در مجلس گناه شرکت کند! میگوید: منی که دویدم و وقتم را برای این گذاشتم که امروزم ولو یک ساعت، نیم ساعت محضر ولی خدا بروم چطور به گناه آلوده شوم؟ محضر کسانی که ولی خدا هستند، بروید و پیگیری کنید. مثل آیتالله خوشوقت (حفظه الله) و دیگرانی که متّصل به خدا هستند، بروید. به خدا اگر معنای اتّصال را بفهمیم که چه قدر شیرین است، اصلاً از این دنیا فارغ میشویم.
وقتی انسان در محضر آنها مینشیند، در آن لحظات اصلاً انگار در این دنیا نیست، قضایا هست، مسائل هست، جنگها هست، امّا وقتی در محضر ولی خدا است، احساس سبکی میکند، انگار در این عالم نیست!