فلسفه ذکر مصیبت اهلبیت(ع)
هر مکتبى اگر چاشنیى از عاطفه نداشته باشد و صرفا مکتب و فلسفه و فکر باشد،آنقدرها در روحها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد،ولى اگر یک مکتب چاشنیى از عاطفه داشته باشد،این عاطفه به آن حرارت مىدهد.معنا و فلسفه یک مکتب،آن مکتب را روشن مىکند،به آن مکتب منطلق مىدهد،آن مکتب را منطقى مىکند.بدون شک مکتب امام حسین منطق و فلسفه دارد،درس است و باید آموخت اما اگر ما دائما این مکتب را صرفا به صورت یک مکتب فکرى بازگو کنیم حرارت و جوشش گرفته مىشود و اساسا کهنه مىگردد.
این،بسیار نظر بزرگ و عمیقانهاى بوده است،یک دوراندیشى فوق العاده عجیب و معصومانهاى بوده است که گفتهاند براى همیشه این چاشنى را از دست ندهید،چاشنى عاطفه،ذکر صیبتحسین بن على علیه السلام یا امیر المؤمنین یا امام حسن یا ائمه دیگر و یا حضرت زهرا(سلام الله علیها).این چاشنى عاطفه را ما حفظ و نگهدارى کنیم.
مجموعه آثار جلد 16 صفحه 57
استاد شهید مرتضى مطهرى
ذکر مصیبت
سنتى در جهت احیاى یاد و نام ائمه و مطرح نگه داشتن حادثه عاشورا.در این برنامه،چه بصورت مقطع پایانى سخنرانى و موعظه و چه بصورت مستقل،حوادث کربلا وکیفیتشهادت امام حسین«ع»و یاران او و نیز امامان دیگر بصورتى سوزناک نقل مىشودکه سبب تحریک عواطف و گریستن بر سید الشهدا مىگردد.نقل حوادث بر اساس مقتلهاانجام مىگیرد و شایسته است که از منابع معتبر و شعرهاى خوب استفاده مىشود تاموجب وهن به مقام معصومین و خاندان عصمت نگردد.
امام سجاد«ع»که بیستسال به یاد عاشورا مىگریست،مىفرمود یاد شهادت فرزندانفاطمه چشمانم را پر اشک مىکند: «انى لم اذکر مصرع بنى فاطمة الا خنقتنى لذلکعبرة» (1) با این حساب،یاد حادثه و یادآورى آن مظلومیتها خودش کافى است تا مستمعانرا بگریاند و نیازى به آمیختن دروغ یا نقل حرفهاى بىاساس در ذکر مصیبت و مرثیهخوانى نیست.
ذکر مصیبت،سبب تعمیق نهضتحسینى و پیوند عاطفى و قلبى شیعه باسید الشهداست و نقشه دشمنان اهل بیت را که کوشش در محو جنایات خویش داشتند،نقش بر آب مىکند و جامعه را هوادار اهل بیت و خصم ظالمان مىپرورد. (2) البته باید ذاکران و مرثیه خوانان،هم شایستگى این منصب حساس را داشته باشند وهم در محتواى مرثیهخوانى خود دقت داشته باشند و نصایح بزرگان را در آداب آن به کاربندند.