گریه
«چشم گریان،چشمه فیض خداست».گریستن بر ابا عبد الله الحسین«ع»ثواب بسیاردارد. (1) فرشتگان،پیامبران،زمین و آسمان،حیوانات صحرا و دریا هم بر عزاى حسین«ع» گریستهاند. (2)
اشگ ریختن،نشانه پیوند قلبى با اهل بیت و سید الشهدا است.اشک،دل راسیراب مىکند،عطش روح را بر طرف مىسازد و حاصل محبتى است که نسبتبهاهل بیتحاصل مىشود.همدلى و هماهنگى روحى با ائمه،ایجاب مىکند که در شادىآنان شاد و در غمشان محزون باشیم.این نشان شیعه است که«یفرحون بفرحنا و یحزنونلحزننا...» (3) قلبى که مهر حسین«ع»را داشته باشد،بى شک به یاد مظلومیت و شهادت اومىگرید.اشک،زبان دل و شاهد عشق است.
آنچنان کز برگ گل،عطر و گلاب آید برون تا که نامت مىبرم از دیده آب آید برون رشته الفتبود در بین ما،کز قعر چاه کى بدون رشته،آب بىحساب آید برون؟ تا نسوزد دل،نریزد اشگ و خون از دیدهها آتشى باید که خوناب کباب آید برون مهر تو شیرازه«ام الکتاب»خلقت است مشکل این شیرازه از قلب کتاب آید برون گر نباشد مهر تو دل را نباشد ارزشى برگ بىحاصل شود گل،چون گلاب آید برون (4)
گریستن در سوگ شهداى کربلا،تجدید بیعتبا عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذیهفکرى و روحى با این مکتب است و اشک ریختن،نوعى امضا کردن پیمان و قراردادمودت با سید الشهدا است.ائمه شیعه،گریستن بر مظلومیت اهل بیت و عزاى حسینى راتاکید کرده و شهادت اشک را بر صداقت عشق،پذیرفتهاند.امام صادق«ع»فرموده است:
«نزد هر کس که ما یاد شویم و چشمانش اشگآلود شود،حتى اگر به اندازه بال مگسىباشد،خداوند گناهانش را مىبخشاید،هر چند چون کف دریا فراوان باشد.» (5) به گفته صائب:
در سلسله اشگ بود گوهر مقصود گر هست ز یوسف خبر،این قافله دارد
دستور امامان به گریستن بر امام حسین«ع»بسیار اکید است.امام رضا«ع»به ریان بنشبیب در حدیث مفصلى فرمود: «یابن شبیب!ان کنتباکیا لشىء فابک للحسین بن على بنابى طالب فانه ذبح کما یذبح الکبش...». (6) اگر بر چیزى گریه مىکنى،بر حسین بن على گریهکن،که او را همچون گوسفند،سر بریدند.در حدیث دیگرى فرموده است:«محرم، ماهىاست که مردم دوره جاهلیت جنگ در آن را ناروا مىدانستند،ولى در این ماه،دشمنان،خون ما را بناحق ریختند و هتک حرمت ما نمودند و فرزندان و بانوان ما را به اسارتگرفتند و به خیمههاى ما آتش زدند و غارت کردند و در کار ما، براى رسول خدا هیچحرمتى را رعایت نکردند.روز حسین( عاشورا)پلکهاى ما را مجروح و اشگهایمان راجارى کرد و ما از سرزمین کربلا،گرفتارى و رنجبه میراث بردیم.
پس باید بر کسىهمچون حسین،گریهکنندگان بگریند،که گریه بر او، گناهان بزرگ را هم فرو مىریزد.» (7) خود امام حسین«ع»فرموده است:«انا قتیل العبرة،لا یذکرنى مؤمن الا بکى»، (8) منکشته اشکم،هیچ مؤمنى مرا یاد نمىکند مگر آنکه(بخاطر مصیبتهایم)مىگرید.امامسجاد«ع»بیستسال بر امام حسین علیه السلام گریست و هرگز طعامى پیش اونمىگذاشتند مگر آنکه گریه مىکرد. (9) به فرموده امام صادق«ع»:هر ناله و گریهاى ناپسند ومکروه است،مگر نالیدن و گریستن بر حسین علیه السلام:«کل الجزع و البکاء مکروهسوى الجزع و البکاء على الحسین». (10)
هم گریستن،هم گریاندن،هم خود را شبیه گریهکنندگان در آوردن(تباکى)پسندیدهاست و اجر دارد.این همه فضیلت که براى گریه بر حسین«ع»بیان شده و اینکه اشکچشم،آتش دوزخ را فرو مىنشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنى از عذاباست،در صورتى است که گناه و فسق و آلودگى انسان در حدى نباشد که مانع رسیدن اینفیض الهى گردد.اشگى که مبین پیوند عاطفى و رابطه مکتبى و اتصال روحى با راه و فکرو خط ائمه و سید الشهداست،حتما زمینهساز پرهیز از گناه مىگردد.به تعبیر شهیدمطهرى:«گریه بر شهید،شرکت در حماسه او و هماهنگى با روح او و موافقتبا نشاط اوو حرکت اوست...امام حسین«ع»بواسطه شخصیت عالیقدرش،بواسطه شهادتقهرمانانهاش،مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است.
اگر کسانى که بر اینمخزن عظیم و گرانقدر احساسى و روحى گمارده شدند،یعنى سخنرانان مذهبى،بتوانند ازاین مخزن عظیم در جهت هم شکل کردن و همرنگ کردن و هم احساس کردن روحها باروح عظیم حسینى بهرهبردارى صحیح کنند،جهانى اصلاح خواهد شد.» (11) پس مهم، شناخت فلسفه گریه در راستاى احیاى عاشورا و زنده نگهداشتن مراسم حسینى وفرهنگ کربلاست،نه گناه کردن و آلودگى،به امید پاک شدن با چند قطره اشک!معلومنیست که دل و جان آلوده،آن همسویى را با امام داشته باشد که با یاد مصائبش گریه کند.
گریه در فرهنگ عاشورا،سلاح همیشه برانى است که فریاد اعتراض به ستمگران رادارد.«اشک»،زبان دل است و گریه،فریاد عصر مظلومیت.رسالت اشک نیز پاسدارى از«خون شهید»است.امام خمینى«ره»فرمود:«هر مکتبى،تا پایش سینهزن نباشد،تا پایشگریهکن نباشد،تا پایش توى سر و سینهزن نباشد حفظ نمىشود...»، (12) «گریه کردن برشهید،نگهداشتن، زنده نگهداشتن نهضت است»، (13) «گریه کردن بر عزاى امام حسین،زندهنگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معنى است که یک جمعیت کمى در مقابل یکامپراطور بزرگ ایستاد...،آنها از همین گریهها مىترسند،براى اینکه گریهاى است که گریهبر مظلوم است،فریاد مقابل ظالم است.» (14)
هر چند نیست درد دل ما نوشتنى از اشگ خود،دو سطر به ایما نوشتهایم (15)
اشگ،سر فصل محبت و مودت است و برخاسته از عشقى است که خداوند در دلهاقرار داده که نسبتبه حسین بن على«ع»مجذوب مىشود.به فرموده رسول خدا«ص»:
«ان لقتل الحسین حرارة فى قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا». (16) براى شهادت حسینعلیه السلام حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمىشود.
کدام عاشق در این ره در بلا نیست؟ کدامین دل شما را مبتلا نیست؟ اگر در سوگتان شد دیده نمناک اگر از عشقتان دل گشت غمناک گواه عشق ما این دیده و دل رساند«اشگ»و«غم»ما را به منزل کنون ماییم و درد داغدارى کنون ماییم و اشگ و سوگوارى هنوز اشگ عزا پیوسته جارى است رواق چشممان آیینهکارى است غدیر ما محرم دارد امروز محرم،بذر غم مىکارد امروز (17)
امروز هم،اشگ و گریه،رابط ما با حسین است و ما با شورى اشگهایمان،سر سفرهمحبتسید الشهدا نشستهایم و نمک پرورده ابا عبد الله هستیم،از این رو،این مهر با شیرمادر در جان ما وارد شده و با جان هم به در مىشود.