سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
ناگفته های یک مدیر سابق CNN از پشت پرده قدرت در آمریکا

خبرگزاری فارس: دنی شکتر از مدیران سابق شبکه آمریکایی CNN معتقد است سیاست‌مدارهای آمریکایی با سیاست‌های نمادین مردم را آرام می‌کنند تا فرصت بیش‌تری برای کسب ثروت در پشت پرده داشته باشند.

خبرگزاری فارس: ناگفته های یک مدیر سابق CNN از پشت پرده قدرت در آمریکا

 

دنی شکتر از مدیران سابق شبکه خبری سی ان ان، مستند ساز و منتقد سینما در گفت‌وگو با خبرنگار بین الملل فارس گفت: مردم آمریکا فکر می‌کنند خود بر کشورشان حکومت می‌کنند؛ اما حقیقت این است که حتی رئیس‌جمهور این کشور نیز سیاست‌های واشنگتن را تعیین نمی‌کند. در آمریکا هر کس ثروت داشته باشد می‌تواند با اتخاذ سیاست‌های نمادین مردم این کشور را فریب بدهد و در پشت پرده صرفاً به تأمین منافع خود بپردازد.

 

 

* دانش‌آموزان آمریکایی درباره تاریخ کشوری می‌خوانند با آمریکایی کنونی بسیار متفاوت است

اگر از شهروندان آمریکایی بپرسید چه کسی کشورشان را اداره می‌کند، می‌گویند: مردم آمریکا. دانش‌آموزان آمریکایی از همان ابتدای تحصیلاتشان درباره گذشته و حال کشوری دموکراتیک می‌خوانند که بر اساس رأی مردمش و با قوانینی اداره می‌شود که توسط نمایندگان ما تصویب می‌شوند و دیوان عالی کشور به خاطر "تقسیم قدرت" آن‌ها را نادیده می‌گیرد.

* مقامات آمریکا در زمان انتخابات مردم را فریب می‌دهند و در نهایت هر کس را که خود بخواهند سر کار می‌آورند

هر سال زمان انتخابات که می‌شود، رسانه‌ها و سیاست‌مدارها به ما یادآوری می‌کنند که آینده این کشور در دست ما مردم است. به ما نمی‌گویند که در حقیقت منافع خصوصی هستند که نتیجه انتخابات را تعیین می‌کنند؛ کسانی که انتخاب می‌شوند خواص ثروتمندی هستند که توسط هیچ‌کس انتخاب نمی‌شوند و به هیچ‌کس هم پاسخ‌گو نیستند و نهایتاً هرگونه که بخواهند سیاست‌های خود را تنظیم می‌کنند.

 

* رسانه‌های آمریکایی نیز در منحرف کردن مردم از صاحبان واقعی قدرت در این کشور سهیم هستند

بنابراین ما دو آمریکا داریم: یکی اسطوره‌ای و مورد اعتقاد بخش وسیعی از مردم، و دیگری بسیار سری و دارای قدرتی که کم‌تر آشکار است و در عین حال امور کشور را اداره می‌کند. رسانه‌های ما بر رؤسای‌جمهور تمرکز می‌کنند؛ گویی این افراد دارای قدرت واقعی هستند. اما آمریکا، بر خلاف ایران، دارای یک رهبر واحد نیست. این مسائل مورد بحث آکادمی‌های مختلف قرار داشته؛ اما به ندرت توسط روزنامه‌نگارها یا مقامات رسمی آشکار شده‌اند.

* نتایج تحقیقی موسوم به "چه کسی بر آمریکا حکومت می‌کند؟"

در سال 1967، "ویلیام دوم‌هوف" از جامعه‌شناسان ساکن کالیفرنیا، با پیروی از یکی از همکاران مشهورترش به نام "سی رایت میلز"، نتایج تحقیقی را موسوم به "چه کسی بر آمریکا حکومت می‌کند؟" منتشر کرد. اکنون نسخه ششم این تحقیق منتشر شده است. "دوم‌هاف" می‌نویسد:

چه کسی قدرت اصلی را در آمریکا به دست دارد؟ به طور مختصر می‌توان گفت: از سال 1776 تا کنون هر کس پول داشته باشد قدرت نیز دارد. "جورج واشنگتن" یکی از بزرگ‌ترین زمین‌داران زمان خودش بود؛ رؤسای‌جمهور قرن 19 در صنعت راه‌آهن منافع داشتند؛ خانواده "بوش" منافعشان در نفت و سایر منابع طبیعی، کشاورزی تجاری، و اقتصاد بود. اما اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، هر کس دارایی‌های سودآور داشته باشد (سازمان‌ها، املاک، و کشاورزی تجاری) قوانینی را می‌گذارد که چارچوب جنگ‌های سیاسی را تعیین می‌کنند.

* گروه‌های مهم سهیم در قدرت در آمریکا

هرچند موضوع ساده به نظر می‌آید، اما این‌گونه نیست. برخی گروه‌های مهم در قدرت وجود دارند؛ مثلاً کمپانی‌های اقتصادی "وال‌استریت"، یا مجتمع‌های نظامی-صنعتی که "آیزن‌هاور" درباره آن‌ها هشدار داده بود، یا کمپانی‌های مهم رسانه‌ای که افکار عمومی را شکل می‌دهند و لابی‌های قدرتمند، مثل آن لابی‌ای که از اسرائیل حمایت می‌کند [آیپک].

* ساختار ثروت و دخالت آن در تصاحب قدرت سیاسی در آمریکا

میلیاردرهای جدیدی در اقتصاد امروز آمریکا وجود دارند، مثل "بیل گیتس" مؤسس مایکروسافت و یا "وارن بافت" از سرمایه‌داران بزرگ، اما فقط این افراد نیستند؛ اشخاص گمنام‌تری نیز هستند که ثروت زیادی را وارد جیب سیاست‌مدارهای جناح راست آمریکا و خرج لابی‌گری می‌کنند. برای این که متوجه نقش ثروت شوید، باید از لایه‌بندی‌های ثروت و قدرت مطلع باشید. "دوم‌هوف" در این‌باره توضیح می‌دهد:

ثروت در آمریکا در دست تعدادی نسبتاً اندک متمرکز شده است.  در سال 2007، یک درصد خانواده‌های طبقه بالای جامعه 6/34 درصد و نوزده درصد بعد (شامل مشاغل مدیریتی، حرفه‌ای و ادارات کوچک‌تر) 5/50 درصد از تمام ثروت خصوصی آمریکا را در اختیار داشتند؛ این یعنی صرفاً بیست درصد از مردم صاحب 85 درصد از ثروت خصوصی آمریکا بودند و تنها 15 درصد ثروت در اختیار هشتاد درصد باقی‌مانده مردم (شامل کارمندان ساعتی و حقوق‌بگیران) قرار داشت. در محاسبه ثروت اقتصادی (یعنی ثروت کل بدون احتساب قیمت خانه فرد) یک درصد بالای جامعه باز هم سهم بیش‌تری داشتند: 7/42 درصد. این تمرکز ثروت در دست بخش اندک جامعه، بین سال‌های 2007 تا 2010 به شدت افزایش یافته است.

* فاکتورهای مؤثر دیگر علاوه بر ثروت

اما صرف ثروتمند بودن به این معنی نیست که می‌توانید در انتخابات سیاسی پیروز یا بر سیاست‌های کشور مسلط شوید. فاکتورهای دیگری نیز مهم هستند، مثلاً این که چه‌قدر برنامه‌ریزی‌شده عمل می‌کنید و مردم چه‌قدر مایل باشند تا نظریات و ایدئولوژی شما را بپذیرند.

* تقسیم قدرت سیاسی در آمریکا بین دو دسته افراد داخلی و افراد خارجی

همان‌طور که "جیمز کواک" در سایت خبری "بیسلاین سناریو" می‌نویسد، تأثیر این فاکتورها دلیل خاصی نیز دارد. عموم مردم به سیاست‌های نمادین مشغول هستند، در حالی که بازیگرهای واقعی فقط به سیاست‌های خود می‌اندیشند. "کواک" به دیدگاه‌های "مورای ادلمن" اشاره می‌کند که حوزه سیاست را به دو بخش افراد داخلی و افراد خارجی تقسیم کرده است.

 

* افراد داخلی همان خواص ثروتمند و در نتیجه قدرتمند هستند و افراد خارجی عموم مردم آمریکا

افراد داخلی در حقیقت به دنبال منافع ویژه‌ای هستند: این افراد اندک، اما بسیار سازمان‌یافته هستند و اهداف خاصی دارند. افراد خارجی، یا همان "توده‌های سازمان‌نیافته"، سایر مردم هستند که شامل ما نیز می‌شود: ما نیز برخی منافع را داریم؛ اما سازمان‌یافته نیستیم و در نتیجه اغلب شکست می‌خوریم. افراد خارجی به ویژه از ضعف در زمینه اطلاعات آسیب می‌بینند و به همین دلیل مستعد پذیرفتن سیاست‌های نمادین هستند.

* مقامات آمریکایی با سیاست‌های نمادین مردم را آرام و با سیاست‌های مخفیانه خود آنان را چپاول می‌کنند

"کواک" به نقل از خلاصه نظریات "ادلمن" توسط "آرنولد کلینگ"، می‌نویسد: "با توجه به این تفاوت‌ها، افراد داخلی از سیاست‌های آشکارا به عنوان نماد برای تسکین عموم مردم استفاده می‌کنند؛ اما با فعالیت‌های سیاسی مخفیانه همین مردم را چپاول می‌کنند. ... افراد خارجی مسحور نمادها می‌شوند و افراد داخلی از این سیاست‌ها سود می‌برند."

* اقتصاد مهم‌ترین فاکتور برای رسیدن به قدرت در آمریکا است

گروه‌های کوچک متشکل از خواص، یکپارچه و همچنین حول طبقه اجتماعی و منافع شخصی متحد هستند؛ این افراد می‌توانند افکار عمومی را تغییر دهند. بنا به تئوری "دوم‌هوف" قدرت در جامعه حول چهار شبکه ایدئولوژیکی، اقتصادی، نظامی، و سیاسی اداره می‌شود؛ این چهار شبکه بنیاد حکومت بر آمریکا را تشکیل می‌دهند. اما به عقیده "دوم‌هوف" یکی از این چهار شبکه بر سایرین اولویت دارد: تنها شبکه‌ای که در تاریخ آمریکا مؤثر بوده، شبکه اقتصادی است.

* مقامات آمریکایی با ایجاد تفرقه در میان کارگران اجازه نداده‌اند تا این قشر به حقوق خود در این کشور دست پیدا کنند

طلا موجب حکومت می‌شود؛ کسانی که صاحب کمپانی هستند و افراد را استخدام می‌کنند، می‌توانند حکومت کنند و دلیل اصلی نیز این است که مردمی که در کارخانه و زمین کار می‌کنند از همان ابتدا به دسته‌های آزاد و برده، سفید و سیاه، و بعدها نیز به دسته‌های مختلف مهاجرین تقسیم شده‌اند؛ در نتیجه کارگران نمی‌توانند در سیاست با هم متحد شوند و برای رسیدن به حقوق بیش‌تر و خدمات بهتر اجتماعی بجنگند.

نظریه‌های بسیاری تلاش کرده‌اند این موضوع را با جزئیات فراوان توضیح دهند؛ اما یک کمدین مشهور به نام "جورج کارلین" کافی بود تا نتایج این تقسیم ناعادلانه ثروت و قدرت را برای عموم مردم آمریکا روشن کند:

بازی شروع شده است؛ اما انگار هیچ‌کس نمی‌فهمد. انگار هیچ‌کس برایش مهم نیست. مردم درستکار و زحمت‌کش... مردم درستکار و زحمت‌کش همچنان... این مردم تنگ‌دست... همچنان ثروتمندان ـــــ را انتخاب می‌کنند که هیچ اهمیتی به شما نمی‌دهند. اصلاً برای شما اهمیت قائل نیستند.






تاریخ : شنبه 91/3/20 | 2:43 عصر | نویسنده : علی | نظرات ()
افرادی را که قصد جدایی از سازمان داشتند با سیانور می‌کشتند

خبرگزاری فارس: در سال 82 چند نفر رسماً و علناً اعلام کردند که قصد جدایی از سازمان را دارند که با دستور رجوی با قرص سیانور کشته شدند اما اعلام بیرونی کردند که آنها در بمباران کشته شده‌اند، پرونده‌های آنها دست من بود.

خبرگزاری فارس: افرادی را که قصد جدایی از سازمان داشتند با سیانور می‌کشتند

 

به گزارش خبرگزاری فارس، مریم سنجابی عضو شورای رهبری سازمان منافقین مدتی است که از این سازمان جدا شده است. وی با بیان خاطرات تلخ خود طی 25 سال حضور در کمپ اشرف و برخورد نزدیک با سران فرقه، به تغییر ماهیت این سازمان طی سالیان دراز پرداخته که در آن تنها یک فرد به نام مسعود رجوی بر تمام شئون سازمان مسلط شده و آن را هر طور که می‌خواست هدایت می‌کرد بدون آنکه به اصول اولیه شکل گیری سازمان توجهی داشته باشد که مهمترین آنها ارتباط گسترده با آمریکا است که زمانی تحت عنوان استکبار از آن یاد می‌شد. شرایط کمپ اشرف، نحوه جذب نیروها در سازمان، بازداشت‌های گسترده در دهه 70 و همکاری با سازمان سیا در دوران حضور آمریکا در عراق از جمله موضوعاتی است که این عضو سابق شورای رهبری سازمان منافقین به آن اشاره کرد که مشروح آن از نظر خوانندگان می‌گذرد.

 

فارس: نحوه ورود شما به سازمان چگونه بود؟

سنجابی: من از فاز سیاسی هوادار سازمان بودم و با تبلیغاتی که صورت می‌گرفت در دوران دبیرستان و به وسیله برادرم در 15 سالگی جذب سازمان شدم. در سال 63 از سازمان جدا شدم اما مجدداً سال 65 در عراق به سازمان پیوستم.

 

فارس: در سازمان چه فعالیت‌هایی داشتید؟

سنجابی: مانند هر فرد تازه وارد به سازمان، چند سال اول را در بخش نظامی آموزش دیدم، حدود 15 سال در قسمت اداری و پرسنلی بودم و اطلاعات و آمار و ارقام پرسنلی دست من بود، چند سال در اطلاعات بودم و چند سال هم در قسمت‌های اداری و پشتیبانی مشغول بودم.

 

فارس: چه زمانی عضو شورا شدید؟

سنجابی: سال 80 عضو شورای رهبری شدم که البته 6 سال پیش از آن یعنی در سال 74 عضو شورای ملی مقاومت بودم که تشکیل شده از گروه‌های مختلف بود اما تصمیم گیری در سازمان تنها مربوط مسعود رجوی است .

 

فارس: شورای رهبری چه فعالیت‌ها و مسئولیت‌هایی دارد؟

سنجابی:‌ تقریباً هیچ. رهبر سازمان حتی یک جلسه کاری و تصمیم گیری با اعضای شورای رهبری نمی‌گذاشت،‌ چرا که سازمان فرقه‌ای اداره می گردید این شورا فقط یک اسم و برای تبلیغات بیرونی بود که مثلاً سازمان دمکراتیک اداره و به زنان احترام ویژه گذاشته می‌شود و آنها در تصمیم گیریهای سازمان نقش فعال دارند. رجوی اعلام می‌کرد که ما 600 نفر عضو شورای رهبری داریم که همین عدد نشانگر باطل بودن این شورا بود، زیرا به طور کلی 900 زن در سازمان حضور داشتند که 600 نفر آنها در شورا بودند. تصمیم گیری در لایه های مختلف در سازمان محدود به حدود 20 نفر است و به طور خاص تصمیم گیری اصلی و نهایی سازمان غیر از رجوی فرد دیگری نیست. هر فردی در سازمان بر خلاف سخنان رجوی سخنی یا تفکری داشت در مقابل جمع تخریب و تحقیر می‌شد. حتی مریم رجوی هم در اداره سازمان تصمیم گیرنده نیست و همه تصمیمات به مسعود ختم می‌شود.

با آغاز انقلاب ایدئولوژیکی در سازمان، رجوی اعلام کرد که مریم رجوی مسئول اول سازمان است و من هم به عنوان رهبر عقیدتی طرح‌های خود را به او ارائه می‌دهم. در صورتیکه هیچگاه این موضوع محقق نشد و هر سال قدرت تصمیم گیری مسعود با رویکردی که در پیش گرفته بود افزایش یافت و افرادی که هم دوره رجوی بودند به تدریج به حاشیه رانده شدند.

 

مهدی افتخاری یکی از آنها بود که خلع درجه شد و به یک عضو عادی تبدیل شد، و همین اواخر در وضعیتی بسیار بد مرد و یا محمد حیاتی که الان مانند یک عضو عادی ایزوله و ادامه حیات اجباری می‌دهد.

مسعود به طور پیچیده و گام به گام همه مردها که به نوعی با اختلاف نظر پیدا کرده بودند را از شورای رهبری کنار گذاشت در حالیکه تعدادی از آنها با وی هم دوره بودند و اکنون بالاجبار مشغول کارهای عادی و حاشیه‌ای هستند.

 

تحقیر اعتراض کنندگان به تصمیمات رجوی در جمع‌های چند صد نفری

 

فارس: افراد اعتراضی به این موضوع نداشتند؟

سنجابی:‌ اعتراض داشتند و به دلیل همین اعتراضات به حاشیه رانده شده و در جمع‌های چند صد نفری مورد مواخذه و تحقیر قرار می‌گرفتند.

 

فارس:‌ چه شد که تصمیم به خروج گرفتید؟

سنجابی:‌ از سال 57 و 58 که با سازمان آشنا شدم از روی علاقه و این احساس که سازمان آزادی خواهی، ایجاد جامعه بی طبقه توحیدی و صداقت را آرمان خود قرار داده بود، اما باید اعتراف کنم در این سال‌ها چیزی از این آرمانها باقی نمانده بود.

تمام افراد از اولیه‌ترین حقوق انسانی محروم بودند. کسی اجازه تماس با خانواده نداشت، انجام تماس تلفنی و ارتباط با بستگان و استفاده از کانال‌های ماهواره‌ای و تلویزیونی کاملاً ممنوع بود. افراد اجازه داشتند سالی یکبار در مراسم عید و تحت کنترلهای شدید با اقوام درجه یک خود ملاقات کنند، افراد زیادی بودند که سال‌ها با هیچیک از اقوام خود دیداری نداشتند و تنها زمان فوت یکی از افراد خانواده اجازه داشتند تماس بگیرند. هر کس در خواست تماس با خانواده‌اش را داشت، تحقیر می‌شد. ازدواج ممنوع بود و افراد متاهل پس از سال 68 از هم جدا شدند. بچه‌ها را از خانواده‌ها جدا کردند و به خارج فرستادند که بسیاری از بچه‌ها در این بین گم شدند.

در سال 70 حدود 820 بچه از 2 هفته تا 4 ساله به خارج فرستاده شدند. این کودکان را بین خانواده‌های هوادار‌ و هر کس که آنها را می‌پذیرفت تقسیم کردند، حتی به انجمن‌های خیریه سپرده می‌شدند. تعدادی را که قبول نکرده بودند در کمپینی نگهداری می‌کردند که پس از آنکه بزرگ شدند برای کار به اشرف بازگردانده شوند. بسیاری از آنها در هنگام بازگشت به کمپ اشرف و آغاز فعالیت‌های نظامی زیر 16 سال بودند. یکی از ادعاهای رجوی این است که چرا بچه‌های زیر 18 سال را وارد ارتش می‌‌کنند، اما باید گفت بسیاری از بچه‌هایی که از اروپا به اشرف بازگردانده شده و سلاح به آنها دادند زیر 18 سال بودند.

آنها جزو بی اعتماد ترین و ریزشی ترین نفرات سازمان بودند و به اجبار آنجا بودند، اما به دلیل اینکه خانواده‌ای نداشتند و پدر و مادرشان در اشرف بودند مانند محکومان در این کمپ زندگی می‌کردند. از آنجا که در پرسنلی فعالیت می‌کردم از بسیاری از مسائل دورنی سازمان آگاهی داشتم.

وقتی شورای رهبری تشکیل شد اولین چیزی که به هر عضو اعلام شد این بود که اجازه خروج از سازمان را ندارند و هر کس خارج شود حکمش مرگ است و باید با قرص سیانور خودکشی کند.

 

کشتن افرادی که قصد جدایی داشتند با سیانور و اعلام شهادت آنها

 

در سال 82 مینو فتحعلی و مهری موسوی رسماً و علناً اعلام کردند که قصد جدایی دارند و با دستور رجوی با قرص سیانور کشته شدند اما اعلام بیرونی کردند که آنها در بمباران کشته شده‌اند، پرونده‌های آنها پیش من بود.

سال 73 شاهد زندان‌های درونی سازمان بودم و خودم در آن سال زندانی شدم.

خروج از سازمان تنها در سال 65 تا 72 آزاد بود، اما از آنجا که سازمان به صورت فرقه‌ای اداره می شود از آن سال تاکنون اجازه خروج به هیچ فردی داده نشده است. از سال 72 تا 81 که صدام سقوط کرد رسماً ابلاغ شد هر کس قصد خروج دارد باید یکسال در مکان‌هایی خاصی مانند بازداشتگاه نگهداری‌ و پس از آن به ابوغریب منتقل می‌شد.

علی قشقاوی چند سال در ابوغریب بود و سلطانی نیز 7 سال در بازداشتگاه‌های اشرف بسر برد.

نفراتی داشتیم که تا مرز ایران آمدند اما به وسیله استخبارات عراق دستگیر و به اشرف بازگردانده شدند. سال 73 مقامات سازمان ترسیدند که نکند برخی افراد نفوذی باشند. این موضوع باعث به راه افتادن موج بازداشت داخلی شد که حدود 500 نفر از مردان و 100 یا 200 نفر از خانم‌ها را در بازداشتگاه‌های موقت زندانی کردند که خود من یکی از آنها بودم. ما چند ماه زیر ضرب و شتم فشار زیاد بودیم تا اعتراف کنیم نفوذی ایران هستیم که این موضوع بر هیچ پایه‌ای استوار نبود و بدون اینکه دلایل مستندی داشته باشند این اتهامات را به ما وارد می‌کردند.

این موضوع تنها برای اعمال قدرت و فشار از سوی مسئولین سازمان به افراد صورت می‌گرفت. در زندان‌ شلاق و کتک زیادی خوردم بطوریکه 2 هفته بستری بودم و آن زمان بود که اعتمادم را به سازمان از دست دادم زیرا زندگی خود را رها کرده بودم تا در سازمان باشم اما اینگونه رفتارها و تحقیرها را مشاهده می‌کردم.

به افراد بازداشتی در آن سالها کدهای SF زده بودند که این کدها در پرونده‌ها ماند. 6 نفر در آن دوران در بازداشتگاه‌ها و هنگام شکنجه کشته شدند. قربانعلی صادقی یکی از آنها بود که از شدت کتک و جراحات وارده روی دست بچه‌ها جان داد.

بعدها قتل 2 خانم و 6 مرد را که در پرونده‌های آنها نفوذی قید شده بود، مشاهده کردم. در ادامه فشار هر روز بیشتر می‌شد؛ سازمانی که در ابتدا و به اختیار خود وارد آن شده بودیم، دیگر حق خروج از آن را به کسی نمی داد و دائم تحت نظر و کنترل بودیم که نفوذی نباشیم. طبق قوانینی که هر سال سخت‌تر می‌شد، افراد باید از خانواده خود جدا شده و بچه‌هایشان را در ایران می‌گذاشتند و بدون هیچگونه تماس و ارتباطی با خانواده.

افراد در این ساختار وتشکیلات فرقه‌ای از ساعت 5 صبح تا 11 شب کار می‌کردند. کاری که هیچ آرامشی در قبال آن نبود. هر روز 2 ساعت نشست انتقادی داشتیم، و سه تا چهار ساعت مواخذه که شما درست کار نمی‌کنید و افراد در رابطه با کارهایشان مرتباً تحقیر می‌شدند.

مریم رجوی در اروپا در مورد آزادی زنان و لزوم رعایت حقوق آنها تبلیغات زیادی دارد در حالیکه در کمپ اشرف دقیقاً بر خلاف آن عمل می‌شود و افراد از اولیه‌ترین حقوق انسانی خود محرومند. می‌توان گفت که در کمپ اشرف محرومترین افراد زنان هستند. تردد در اشرف برای زنان باید 2 نفره صورت می‌گرفت و بسیاری محدودیت‌های دیگر. خود کمپ اشرف شامل بخش‌های مختلفی بود که دور آنها سیم خاردار کشیده شده بود. برای خروج از آن مقرها و ورود به بخش دیگر باید برگه‌هایی به نام ویزا تهیه می‌کردیم که عبور و مرور با آنها صورت می‌گرفت تا مبادا بدون اطلاع مسئول مستقیم اقدامی یا عبور و مروری صورت بگیرد که همه اینها ناشی از ترس رجوی از فرار اعضا بود که این دقیقاً برعکس شعارهایی بود که در مورد آزادی داده می‌شد.

 

جذب افراد به نام کار و زندگی خوب در اروپا

 

فارس: کار جذب افراد در سازمان چگونه بود؟

سنجابی: ستادی به نام ستاد داخلی در سازمان وجود دارد. افراد این ستاد به هر نحوه ممکن به ایران زنگ زده و تلاش می‌کردند افراد را جذب کنند. افرادی که دنبال کار یا ماجراجویی هستند یا اعتراضاتی نسبت به سیستم حکومتی ایران داشتند که جذب سازمان می‌شدند. به آنها می‌گفتند به ترکیه بیایند و سازمان برای آنها پاسپورت تهیه کرده و با پشتیبانی مالی در یک کشور اروپایی می‌توانند کار و زندگی کنند. به آنها می‌گفتند ما شما را پشتیبانی مالی می‌کنیم و فقط باید 6 ماه در کمپ اشرف یک دوره آموزشی ببینید و پس از آن می‌توانید به کشورهای اروپایی بروید که این 6ماه را هم حتی در ایران به آنها نمی‌گفتند و وقتی طعمه‌ها به ترکیه می‌رفتند این حرف را می‌شنیدند. افرادی که در ترکیه نگران سرنوشت و وضعیت خود بودند وارد کمپ اشرف ‌شده و آنجا ماندگار می‌شدند. افراد و خانواده‌های جوانی که وارد اشرف می‌شدند یک هفته بعد اجازه ملاقات با یکدیگر را نداشتند و پس از آن در ریل فرقه قرار گرفته و همسران خود را طلاق می‌دادند.

ارزش‌های فرقه این بود که نباید زن یا شوهر داشته باشید و بچه ممنوع است. تماس با خانواده یک کار پست و بی‌ارزش تلقی می‌شد چرا که اعضای سازمان برای مبارزه و انقلاب باید تلاش کنند که این موضوع حاصل سالیان دراز کار فرقه‌ای بود. از سال 67 که انقلاب ایدئولوژیک شد تا به حال روزانه نشست هست که در آن افراد در بمباران فکری قرار می‌گیرند که واقعاً شستشوی مغزی است.

کاربرد کلمه منافق تا چند ماه پیش برای من حساسیت زا بود، اما با مقایسه رفتارها و گفتار سران سازمان بشدت به آن اعتقاد قلبی پیدا کرده‌ام.

 

تغییر سیاست رجوی در قبال آمریکا پس از سقوط صدام

 

فارس: سیاست رجوی در عراق پس از سقوط صدام و ورود آمریکایی‌ها چه تغییراتی کرد؟

سنجابی: پایه‌های این سازمان بر آن استوار بود که این تشکیلات ضدامپریالیسم و ضد آمریکایی است، اما پس از سقوط صدام و ورود آمریکایی‌ها یک شبه دیدیم که چهره‌ سازمان عوض شده و همه کتابهایی که علیه آمریکا بود، نابود و 2 سرود "سرکوچه کمین است" و "نبرد با آمریکا" حذف شد. دستور شبانه دادند که همه کتابها جمع آوری و سرودها حذف شود و بعد به دیدار مقامات آمریکایی رفتند. جلسات هفتگی با آمریکاییها در اشرف برگزار می‌شد که در آن اطلاعات به آنها می‌دادند، درست مانند ستون پنجم.

هیچ اصولی نمانده که رجوی زیر پا نگذاشته باشد. دشمنی با ‌آمریکا جزو اصول اساسی سازمان بود اما به یکباره این تغییر رویکرد را دیدیدم.

رجوی بخش سیاسی سازمان را به مدت 2 ماه بسیج کرد که شبانه‌روز از افراد ایرانی که در عراق کار می‌کردند جاسوسی کنند و در پایان این مدت 35 هزار نام از تجار، بازرگانان و افراد عادی ایرانی که در عراق بودند لیست شده و تحت عنوان مزدوران ایران از سوی مسعود رجوی در اختیار مقامات آمریکایی قرار گرفتند. خوش‌خدمتی‌هایی که رجوی برای دولت آمریکا کرد بسیار زیاد بود بطوریکه وقتی واحد های آمریکایی مستقر در اشرف قصد ترک این کمپ را داشتند اطلاعات بسیار زیادی از مسعود رجوی گرفتند تا به اصطلاح با دست پر به آمریکا بازگردند.

 

20 هزار دلار برای سخنرانی به سود سازمان در آمریکا

 

همکاری و استخدام رسمی مقامات سابق آمریکایی مانند بازنشستگان سازمان CIA از سوی سران سازمان که به طور علنی نیز در شبکه سیمای آزادی اعلام می‌شد، از جمله فعالیت‌های دیگر رجوی بود. امروز بیشتر مقامات سابق و اسبق امنیتی آمریکا که پرونده‌های جنایی زیادی در منطقه دارند، از سازمان حمایت می‌کنند که این یک موضوع شرم‌آور است. این استخدام‌ها تماماً در قبال دریافت میلیون‌ها دلار از سازمان صورت می‌گرفت، بطوریکه برای هر سخنرانی در حمایت از سازمان و علیه جمهوری اسلامی بیش از 20 هزار دلار دریافت می‌کردند.

 

تصور می‌کردیم که مسائل سازمان محور و کانون توجه عالم است

 

فارس: اعضای سازمان با توجه به قطع ارتباط به مدت طولانی با دنیای بیرون نسبت به آن چه تصوری دارند؟

سنجابی: افراد در سازمان طی سالیان دراز ارتباطی با دنیای بیرون ندارند بطوریکه جز سیمای آزادی هیچ شبکه دیگری وجود ندارد و بسیاری از افراد سازمان از اینترنت یا تلفن همراه چیزی نمی‌دانند. تمام اخبار منتشر شده از این شبکه هم مربوط به اخبار سازمان بود بطوریکه ما تصور می‌کردیم موضوع سازمان یکی از مسائل محوری جهان است و وقتی از سازمان جدا شدیم، دیدیم که در هیچ شبکه جهانی نامی از سازمان نیست.

 

گدایی از ساعت 4 صبح تا 12 شب برای سازمان در اروپا

 

فارس: سازمان در اروپا چه فعالیت‌هایی دارد؟

سنجابی: فعالیت‌های مختلفی دارند، اما عمده فعالیتهایشان تبلیغی است. جمع‌آوری اعانه یکی از فعالیت‌های همیشگی آنهاست. افرادی که در اروپا زندگی می‌کردند وقتی به اشرف می‌آمدند می‌گفتند که ما در اروپا بیچاره‌تر از ساکنین اشرف بودیم. آنها از ساعت 4 صبح تا 12 شب در خیابانها از ایرانیان و ساکنان آن مناطق به نام‌های مختلف از جمله کمک به کودکان جنگ عراق و ایران که خانواده‌های خود را از دست دادند گدایی می‌کردند.

عده‌ای دیگر، کار تبلیغی و جذب نفرات (ایرانیان مقیم خارج) برای سازمان را به عهده داشتند. آنجا به هیچ عنوان در مورد وضعیت واقعی اشرف سخنی ذکر نمی‌شد و با تبلیغات دروغین فراوان تلاش می‌کردند تا هوادار جذب کنند. اگر توانستند به اشرف بفرستند، اگر نشد در اروپا برای سازمان کار کنند و اگر این نیز میسر نشد، به عنوان هوادار سازمان در تجمعات شرکت کنند.

کار کردن روی سناتورها و مقامات خارجی برای لابی‌گری و حمایت بین‌المللی از سازمان بخش دیگری از فعالیت‌های اروپایی و آمریکایی سازمان بود که با صرف هزینه‌های میلیون‌دلاری حاصل می‌شد.

 

فارس: وضعیت زندگی شما پس از جدا شدن از سازمان چطور است؟

سنجابی:‌ من حدود 25 سال از دنیای بیرون خبری نداشتم. می‌گفتند هرکس از سازمان جدا شده و به ایران بازگردد در ایران اعدام خواهد شد. بعدها متوجه شدیم که به اعضای سازمان عفو خورده است که این حاصل کار کارشناسی از سوی نظام ایران بود چرا که مقامات ایرانی فهمیده بودند که 90درصد افراد سازمان قربانی بوده‌اند. از سال 80 به بعد 800 نفر از سازمان جدا شدند که با این عفو بسیاری از آنها جذب جامعه ایران شدند. پس از فرار از اشرف عملا دیدم با من رفتار انسانی شد و کارهای من با حضور وکلای حقوقی پیگیری شد و حتی با خانواده من تماس گرفتند و آنها را به عراق آوردند تا با هم ملاقات کنیم و با کارهایی که صورت گرفت من با انتخاب خود وارد ایران شده و جذب جامعه شدم که از این بابت خدا را شاکرم.

تمام تلاش و تصمیم من این است که فجایع رخ داده در کمپ اشرف را بازگو کرده و اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهم تا در دام این فرقه گرفتار نشوند.

افشاگری و روشنگری در مورد این فرقه از اهداف اصلی من است تا چهره و ماهیت واقعی رجوی را روشن کنم. ما در سازمان از احترام به شخصیت و حقوق و آزادی خود محروم بودیم اما پس فرار از سازمان و حضور در عراق وسپس بویژه در ایران، این احترام و آزادی را دیدم که مرا دگرگون کرد. در سازمان ناسزا، توهین و فحاشی به اعضاء به منظور تخریب و تحقیر آنها امری رایج و متداول بود و این موارد باید برای مردم گفته شود تا آنها با ماهیت واقعی فرقه رجوی آشنا شوند.






تاریخ : شنبه 91/3/20 | 2:43 عصر | نویسنده : علی | نظرات ()

هنوز آماده رمضان نیستم ................خدایا کمکم کن....................وای رجب اومد .....هنوز خودم  رو آماده نکردم

خدایا به فریادم برس.........................کمکم کن.................نیازدارم تورا ...........................به فریادم برس .....فریادرسی ندارم ......

مهدی جان شما دعام کنین............وضعیتم وحشت ناک .............شایدم اصف ناکه ........................الهی به حسین العفو...............

اعتکاف نزدیکه اما هنوز دلم آمادش نیست ................نمیدونم ...................شاید من رو رد کنه .......................پرونده ام خیلی پر از بی

حیایی ......................آقاجان مهدی جان خواهشا برام دعا کنین .............

دوست عزیز برام دعاکنین...............زیاد لطفا خیلی نیاز دارم .................






تاریخ : شنبه 91/3/13 | 1:19 عصر | نویسنده : علی | نظرات ()

ایام البیض

 


«ایام» جمع یوم به معنای روز و «بیض» جمع «ابیض» به معنای سفید و درخشان است که به روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری گفته می شود. و به عقیده مسلمانان ایام البیض ماه های رجب،‌شعبان و رمضان دارای فضیلت بسیار می باشد که در شریعت و فقه اسلام بر اقامت سه روز در مسجد جامع برای عبادت خدا و تهذیب نفس اطلاق می گردد.

ابن مسعود سبب نامیدن این ایام به «ایام البیض» را چنین نقل می کند. از نبی اکرم(ص) شنیدم که می فرمودند: هنگامی که جناب آدم(ع) عصیان پروردگارش را نمود منادی از عرش ندا داد. ای آدم از جوار رحمت من بیرون شو، زیرا کسی که عصیان مرا کند در جوار من نیست، حضرت آدم و فرشتگان گریستند، سپس خداوند جبرئیل را نزد حضرت آدم فرستاد. جبرئیل حضرت آدم را در حالی که رنگ او از نورانیت بهشتی به تیرگی تغییر کرده بود به زمین فرود آورد. و ملائکه با دیدن این وضعیت فریاد برآوردند: پروردگارا، خلقی آفریدی و از روح برگزیده خود در او دمیدی و ملائکه را به سجده او درآوردی و به یک گناه سفیدی او را به سیاهی مبدل کردی. پس منادی از آسمان ندا کرد که امروز را برای خداوند روزه بگیر و آن روز سیزدهم ماه بود و چون آدم آن روز را روزه گرفت و قسمتی از تیرگی حضرت آدم(ع) برطرف گشت تا اینکه در انتهای این سه روز به حالت اول خود برگشت به این دلیل این ایام را «ایام البیض» نامیده شد.

قدمت ایام البیض

شرح و نزول برخی از آیات قرآن کریم دال براین است که ایام البیض در ادیان الهی سابقه دیرینه ای داشته و در اسلام استمرار یافته و احتمالا پاره ای از احکام و شرایط آن تغییر کرده است.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و عهدنا الی ابراهیم و اسمعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود» و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند.

علامه طباطبایی(ره) در تفسیرالمیزان می نویسد: زمانیکه حضرت مریم به افتخار ملاقات به فرشته الهی نایل آمد ازمردم فاصله گرفت، هدف از دوری نمودن از مردم روی آوردن به سنت اعتکاف بوده است.

علامه مجلسی در بحارالانوار از اعتکاف حضرت سلیمان(ع) در بیت المقدس روایت کرده است و علامه حلی(ره) نیز در کتاب تذکره الفقها به مشروعیت این ایام در ادیان پیش تصریح نموده است که «ایام البیض» دارای پیشینه ای به قدمت تمام ادیان الهی و آسمانی است.

پیشینه ایام البیض در ایران

ایام البیض در ایران دارای فراز و نشیب های  زیادی بوده است. اما آنچه قابل تامل است اینکه هر زمان علمای برجسته به این ایام اهتمام داشته اند و شرایط اجتماعی و سیاسی نیز اقتضا می کرد،‌ایام البیض رونق داشته از جمله در عصر صفوی به همت دو عالم بزرگ شیخ بهایی و شیخ لطف الله آملی اعتکاف در حداکثر شهرهای ایران رواج یافته و نیز در زمان آیت الله العظمی بروجردی همت زیادی در توسعه و رونق ایام البیض به کار رفته تا جایی که به دستور ایشان  درس های حوزه تعطیل و معتکفان مورد ترغیب قرار گرفتند اما در بیشتر دوران به صورت محدود در مساجد شهرهای بزرگ مذهبی برگزار می شد. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی گرایش و توجه مرم به این سنت نبوی زیاد شد و آثار و برکات فردی واجتماعی این عبادت انسان ساز زمینه گسترش و رشد آن را فراهم نمود که از سال 57 با اقدامات و هماهنگی سازمان تبلیغات اسلامی این سنت حسنه در سراسر کشور به گونه ای فراگیر مورد توجه قرار گرفت و در میان خیل علاقمندان و مشتاقان بویژه جوانان رشد چشمگیری داشته است که حتی ایام البیض ماه رجب در کشور بیش از اعتکاف در دهه ماه مبارک رمضان رواج دارد.

اهداف ایام البیض

هدف از ایام البیض دو چیز می توان باشد: الف) هدف عبادی؛ قرآن کریم هدف از عبادت را ایمان و تزکیه نفس معرفی می نماید و می فرماید: «قدافلح من زکیها» کسی رستگار شد که نفس را تزکیه کرد. و در جایی دیگر می فرماید: «قدافلح المومنون» به راستی که مومنان رستگارانند. همچنین می فرماید: «و اذکروالله کثیرا لعلکم تفلحون» خدا را بسیار یاد کنید تا شاید رستگار شوید.

ب) تمرین انقطاع: معتکف در ایام البیض از همه تعلقات دنیایی می برد و تمام وقت به عبادت می پردازد یعنی هدف همان است که در مناجات شعبانیه از خداوند می خواهیم «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» خدایا به من نهایت بریدگی وابستگی از غیرخودت را هدیه کن.

آری ایام البیض فصلی است برای گریستن، برای ریزش باران رحمت، برای شستن آلودگی های گناه، برای تطهیر صحیفه اعمال، برای نورانی ساختن دل و صفابخشیدن به روح.

فضیلت ایام البیض

در قرآن کریم ماده عکف 9 مرتبه تکرار شده دو مورد آن آیات 125و187 سوره مبارکه بقره مربوط به موضوع ایام البیض است. خداوند در سوره بقره می فرماید: و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند. یعنی در فضیلت ایام البیض این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجوده ذکر گردید.

حضرت رسول اکرم(ص) در مورد فضائل این ایام می فرماید: هرکس یک روز را به منظور کسب عنایت الهی و به نیت قرب خدا اعتکاف نماید، خداوند بین او و آتش سه خندق ایجاد می کند که فاصله هریک تا دیگری بیش از مسافت بین زمین و آسمان است» و در سخن گران بها دیگری می فرماید: المعتکف یعکف الذنوب؛ معتکف با اعتکافش گناهان را حبس می کند.

در کتاب شریف اقبال آمده است: حضرت آدم از خداوند پرسید خدایا محبوب ترین روزها و گرامی ترین زمانها نزد تو کدام است. خداوند وحی فرمود: محبوب ترین روزها نزد من نیمه رجب است . ای آدم در این روز بکوش تا با قربانی کردن، میهمانی دادن، روزه داشتن، نیایش کردن، بخشش خواستن،‌لااله الاالله گفتن به من تقرب و نزدیکی جویی. ای آدم من چنین تقدیر کردم که فرزندی از فرزندان تو را به پیامبری برانگیزم و روز نیمه رجب را به او و به امت ویژه سازم که در آن روز چیزی از من نخواهد جز اینکه به آنان ببخشم و غفو گذشت نخواهند. جز اینکه از گناهانشان درگذرم. ای آدم آنکه نیمه رجب را روزه دارد. ذکر گوید، خضوع و خشوع کند، صدق بدهد، نفس خویش را پاس دارد، پاداش جز بهشت نخواهد داشت. ای آدم به فرزندانت گوشزد کن که در ماه رجب نفس خویش را پاس دارند و از کج راهی بپرهیزند که گناه در این ماه بس بزرگ است.

مقدس اردبیلی ایام البیض را عبادی مستقل و به مثابه حج و عمره و روزه و نماز و هر عبادت مستقل دیگری می داند و آیت الله جوادی آملی در مورد فضیلت این ایام می نویسد:

عبادت ذات اقدس اله، شئونی دارد نظیر طواف در حج و عمره، گاهی هم وقوف و عکوف و اقبال همراه با تعظیم و بزرگداشت را در خانه خود واجب یا مستحب می شمارد، نظیر اعتکاف. از اینکه اعتکاف در کنار طواف و عدل رکوع و سجود قرار گرفته معلوم می شود که از بارزترین مصادیق بندگی در پیشگاه ذات اقدس اله است.

فوائد ایام البیض

الف: اخروی

آمرزش گناهان: من اعتکف ایمانا و احتسابا غفرله تقدم من ذنبه» اعتکاف از روی ایمان و یقین باعث مغفرت او می شود.

نزدیکی به خدا: در حدیث معراج خداوند از پیامبر خود سوال می کند: ای احمد! آیا میدانی در چه هنگام بنده به مقام قرب من نایل می شود؟ بعد در جواب میفرماید: زمانی که گرسنه یا در حال سجده باشد.

دوستی به خدا: «والذین آمنوا اشد حبالله» آنانکه ایمان آورده اند به شدت خدا را دوست دارند.

رسیدن به بهشت و نعمت های الهی: «والذین هم علی صلواتهم یحافظون اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون» آنانکه از نمازهایشان محافظت می کنند آنان وارثان اند؛ آنانی که بهشت را به ارث می برند و در آن داخل هستند.

ب: دنیوی

تقویت اراده: حضرت علی(ع) می فرمایند: «من استدام ریاضه نفیسه انتفع» هرکس به طور مداوم ریاضت بکشد نفع می برد.

انس بامعنویت: در پرتو اعمال ایام البیض و ارتباط روانی معتکف دوری برایش مشکل است.

دوری از غفلت: «اقم الصلاه لذکری» ذکر همان دوری از غفلت است. غفلتی که اگر به ذکر مبدل نگردد موجبات سقوط آدمی را فراهم می آورد.

تواضع و فروتنی: غرور و تکبر از معتکف رخت برمی بندد و در مقابل هم نوع خود تکبر نمی ورزد. بلکه فروتنی را پیشه خود خواهد ساخت.

ج: فرهنگی و اجتماعی

ایجاد زمینه مناسب برای اندیشیدن و تعقل

فرصت برای نیایش نماز، تلاوت قرآن و ... و فراهم آوردن زمینه توبه و بازگشت

تقویت و گسترش ارزشها و هنجارهای اسلامی و انسانی

کاهش جرم و فساد و هدفمند شدن زندگی

آشنایی و برقراری ارتباط دوستانه و گسترش محبت

آری معتکف با عبادت خالصانه سه روز خود، به پالایش درونی رسیده، تا ضمن نزدیکی هرچه بهتر و بیشتر به معبود، روح خویش را نیز تطهیر کرده و امکان برخورداری از رحمت بیکران الهی را خواهد داشت.

اعمال ایام البیض

در اعتکاف همواره ایام مشهور و مورد اهمیت و اصحاب معرفت بوده است که از آن جمله می توان به اعمال ایام البیض اشاره نمود که انجام آن به اختصار چنین است.

الف: تاکید در استجاب روزه ای ایام البیض

حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید: هرکس سه روز از وسط ماه رجب (سیزدهم تا پانزدهم) را روزه بدارد و در شب هایش به نماز شب قیام کند از دنیا رحلت نمی کند مگر با توبه نصوح. و امام صادق(ع) فرمود: هرکس ایام البیض ماه رجب را روزه بگیرد خداوند متعال به ازای هر روز ثواب روزه داری وشب زنده داری یک سال را برای او می نویسد و او روز قیامت در جایگاه ایمن شدگان از آتش دوزخ خواهد ایستاد.

ب: اعمال ام داوود:

از عمده ترین اعمال ایام البیض اعمال ام داوود است و برای برآمدن حاجات و برطرف شدن گرفتارها و دفع ظلم ظالمان موثر است و کیفیت و اجرای آن در کتب مفاتیح و مصباح شیخ و ... آمده است.

علامه مجلسی درباره کمال ایام البیض می نویسد: کمال ایام البیض در ان است که اندیشه و دل و اعضا برمجرد عمل صالح وقف گرددو بر در خانه خدای جلیل و در برابر اراده مقدس او به حبس درآید و به زنجیر مراقبت او به بند کشیده شود و از آن چه روزه دار از انجام آن خودداری می کند به طور تمام و کمال بازداشته شود.

ج: خواندن آیات قرآن کریم

در این ایام سفارش به خواندن آیات سوره انعام، اسرا، کهف، لقمان، یاسین، صافات، فصلت، شوری، دخان، آیه الکرسی، فتح، واقعه، ملک، قلم، انشقاق تا پایان قرآن گردید.

د: و از دیگر اعمال این ایام خواندن دعای اسفتاح، زیارت امام حسین(ع)، به جای آوردن چهاررکعت نمازی که حضرت امیر در این روز به جای آورد، خواندن دعای یا مذل کل جبار و ...

تفکر و ایام البیض

برترین عبادت در ایام البیض براساس آیات و روایات تفکر و تدبر است. لذا شایسته است که انسان در این ایام به مسائل خداشناسی، خودشناسی و ... به تفکر و اندیشه بپردازد.

حضرت علی(ع) درباره تفکر می فرماید: اندیشیدن انسان را به نیکی و انجام آن می کشاند. امام رضا(ع) در این باره می فرماید: عبادت به نماز و روزه بسیار نیست عبادت یعنی اندیشیدن در امر خدای عزوجل. اهمیت و ارزش تفکر در این است که گاه یک ساعت اندیشیدن موجب توبه از گناهان و عبادت تمام عمر می شود.

آری ایام البیض فرصت خوبی برای تفکر است تا اینکه انسان از حالت غفلت خارج شود و هوشیارانه به زندگی خود ادامه دهد که از جمله این محورها می توان به تفکر در آثار خداوند، تفکر در دین، تفکر در دنیا، تفکر در طبیعت، تفکر در قیامت، تفکر در عاقبت به خیرها و شرها، تفکر در فرصتها، حسابرسی اعمال، تفکر در بهشت و نعمات آن و ... اشاره نمود.

فرصت و ایام البیض

ایام البیض فرصت مناسبی است که انسان به خویشتن پرداخته و معایب و کاستی های خود را شناخته و برای رفع نقصان و تکامل آن بکوشد. زیرا با ویژگی هایی که اسلام برای ایام البیض بیان کرده پاسخی است به نیازهای روحی و فرصتی است مغتنم برای روآوردن به خود و خدای مهربان. زیرا انسان طبق وعده الهی در آیه ششم سوره مبارکه انشقاق، سرانجام به دیدار معبود نایل خواهد شد و برای رسیدن به محبت خداوند باید راه عبادت حقیقی را در پیش بگیرد و گاهی در انس با پروردگار بایستی در گوشه ای خلوت گزید و دور از همه عنوان ها و تعلقات دنیایی، در حال خود بیندیشد و با سوز دل و اشک چشم، زنگار و سیاهی را از چهره جان خود بزداید و زاد و توشه آخرت تامل کند. «الانفراد راحه المتعبدین» خلوت گزیدن آسایش عبادت گران است. زیرا ایام البیض بهترین موقعیت برای خلوت کردن است «کل یحب خلوه حبیبه» هر محبی دوست دارد که بامحبوب خویش خلوت کند. حتی پیامبران الهی با توجه به این نیاز روحی فرصت هایی را نیز برای خلوت کردن خویش با خدای مهربان فراهم می ساخته اند که یکی از بهترین فرصت ها ایام البیض می باشد.

جوان وایام البیض

در فرهنگ اسلامی روی آوردن جوانان به ایام البیض علاوه بر بهره برداری از فیض معنوی آن، جهاد مقدس است زیرا این سنت حسنه نقش بسیار مهمی در رویارویی با نفوذ فرهنگ بیگانه ایفا می کند. جوانی که در مراسم ایام البیض طعم شیرین ایمان وانس با خداوند را چشیده و لذت های مادی در دیدگان او حقیر و بی ارزش جلوه کند به راحتی می تواند از گرداب فساد و باورهای ضددینی به سلامت عبور کنند.

آری میزان علاقه جوانان ایران اسلامی به این ایام به حدی است که به شهادت آمار و مشاهدات عینی در سنوات گذشته بیش از هشتاد و پنج درصد معتکفان را جوانان تشکیل داده اند این استقبال گسترده از این مراسم معنوی خود پاسخ قاطعی است بر کسانیکه جوانان جامعه را بریده از دین و انقلاب معرفی می کنند. جوانانی که به تعبیر مقام معظم رهبری برخوردار از معرفت دینی بالا و ایمان عمیق است.

زیباترین ولادت در ایام البیض

در عالم خلقت تاکنون ولادتی به زیبایی ولادت حضرت علی(ع) مشاهده نشده است. و بنابر قول مشهور بعد از سی سال از عام الفیل خدای بزرگ بر ابوطالب و فاطمه بنت اسد منت نهاد تا فرزند آنان در مبارک ترین ایام، برترین ماه ها، در مقدس ترین بقاع روی زمین، روزجمعه سیزدهم ماه رجب، داخل بیت الحرم،‌حرم امن الهی به دنیا آمد تا نشان کمال عظمت شیعیان و افتخار ویژه برای پیروان راستین خویش باشد که قبل از او و بعد از او مولودی در آنجا به دنیا نیامده و نخواهد آمد.

13 رجب روز میلاد مظهر علم و عزت و عدالت و سخاوت و شجاعت، اسدالله الغالب، علی بن ابیطالب(ع) و روز بزرگداشت مقام پدر گرامی باد.

 

منابع:

قرآن کریم

فرهنگ معین

مفاتیح الجنان، شیخ قمی

ثواب الاعمال، شیخ صدوق

تفسیر المیزان، علامه طباطبایی

تحریرالوسیله، ج اول حضرت امام خمینی(ره)

مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج7 ص567

اقبال الاعمال، سیدبن طاووس

اعتکاف تطهیر صحیفه اعمال، واحد تحقیقات مسجد جمکران

اعتکاف، سیدمحمود کاظم طباطبایی، مجله پاسدار اسلام شماره 249

اعتکاف سنتی محمدی، ص50و51

اعمال ماه رجب

حکمت عبادات آیت الله جوادی آملی

 






تاریخ : شنبه 91/3/13 | 1:13 عصر | نویسنده : علی | نظرات ()
91/03/13 - 11:10
شماره: 13910313000285
پایان مراسم تشییع پیکر شهدا/
شهدا در 96 مسجد مهمان معتکفین می‌شوند

خبرگزاری فارس: پیکر مطهر 96 شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس که امروز بر شانه مردم تا حرم امام (ره) تشییع شدند، در آخرین روز ایام‌البیض در 96 مسجد مهمان معتکفین خواهند بود.

خبرگزاری فارس: شهدا در 96 مسجد مهمان معتکفین می‌شوند

 

به گزارش خبرنگار «گروه حماسه و مقاومت فارس» (باشگاه «توانا»)، پیکر مطهر 96 شهید دفاع مقدس که امروز بر شانه مردم تا حرم بنیا‌ن‌گذار انقلاب اسلامی تشییع شدند، بعد از مراسم وداع با شهدا که هم‌اکنون در حرم مطهر امام برپاست، به معراج شهدا منتقل خواهند شد.

قرار است پیکر مطهر این 96 شهید در سومین روز از ایام‌البیض در 96 مسجد شهر تهران که مراسم ویژه ایام‌البیض در آنها برقرار است، مهمان معتکفین خواهند شد تا آمین‌گوی دعای بندگان صالح خداوند باشند که سه روز در خانه او به عبادت نشسته‌اند.

پس از این نیز پیکر شهدا مجدداً‌ به معراج شهدا منتقل می‌شوند تا مراحل شناسایی و کشف هویت آنها انجام شود.






تاریخ : شنبه 91/3/13 | 11:45 صبح | نویسنده : علی | نظرات ()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ارسلان قاسمی